به گزارش مجله خبری نگار، بیست و دوم خردادماه سال گذشته، اعضای جدید هیأت مدیره باشگاه صنعت نفت آبادان حکم خود را دریافت و کار خود را در این باشگاه ورزشی آغاز کردند.
چند روز بعد، «محمدحسین رحمانی» رئیس اداره ایمنی شرکت پخش فرآوردههای نفتی ناحیه آبادان، به عنوان مدیرعامل جدید این باشگاه انتخاب شد، انتخابی که با توجه به تحرکات اخیر برخی پیشکسوتان و با اعطای تریبون به مدیرعامل باشگاه صنعت نفت در رسانه ملی و در دوران مدیریت اسبق این باشگاه، دور از انتظار نبود.
صنعت نفت آبادان که از لیگ بیست و دوم از سقوط جان سالم به در برده و در آخرین دیدار موفق شده بود تحت هدایت ویسی، از ناکامی تیم مس کرمان استفاده کرده و بقای خود را در لیگ برتر تضمین کند، با همان سرمربی و بنا بر خواسته هواداران و علاقه مدیران این باشگاه به ادامه همکاری با وی رأی قاطع داده شد و بهنظر میرسید به سرمربی خوزستانی صنعت نفت اختیار تام داده شد تا مجموعه مورد نظر خود را برای فصل آینده لیگ برتر ساخته و پرداخته کند.
تیم لیگ بیست و دوم صنعت نفت، شامل بازیکنانی میشد که یا علاقهای به ادامه کار با این تیم آبادانی نشان نمیدادند و یا قرارداد این قبیل بازیکنان با تیم صنعت نفت پایان یافته بود.
بر همین اساس، حسن بیتسعید، محمد طیبی، امید خالدی، فرزین گروسیان، مهدی ممیزاده، حسین ساکی، امیرحسین فرهادی، فردین یوسفی، از جمله این بازیکنان بودند که دست ویسی را برای پوستاندازی باز گذاشتند.
اما در مقابل، سرمربی نفتیها مطابق انتظارها به سراغ بازیکنان نامدار نرفت و از به خدمت گرفتن ستارهها اجتناب ورزید. اعتقاد ویسی به کار با بازیکنان جوان در کنار بازیکنان باتجربه بود، اما این اعتقاد این بار برای نفتیها اثرگذار نبود و متولی امور فنی تیم صنعت نفت آبادان حتی سنت خود را شکست و در کنار بازیکنان جوان، از با تجربههای کمتری استفاده کرد و سعی داشت تا این خلاء را با بازیکنان خارجی (عراقی) پر کند. غافل از اینکه بازیکنان به خدمت گرفته شده عراقی نیز از کیفیت لازم برخوردار نبودند و جوانانی که به خدمت گرفته شده بودند نیز، در حد و اندازههای یک تیم لیگ برتر نبودند.
سرانجام لیگ بیست و سوم، ۱۸ مردادماه کار خود را آغاز کرد و بنا بر قرعه، صنعت نفت در نخستین گام از استقلال مدعی میزبانی کرد و مطابق پیشبینیها در مقابل شاگردان نکونام حرفی برای گرفتن نداشت و در نخستین گام، با ۳ گل زمین خانگی خود را ترک کرد.
هفته دوم، پوشش خوبی برای ناتوانی فنی صنعت نفت در این آوردگاه بود، چرا که صنعت نفت در اهواز، فولاد تحلیل رفته به لحاظ فنی را از پیش رو برداشت، اما هیچگاه کسی از ضعف فولاد، به عنوان عامل بزرگ پیروزی شاگردان ویسی در این دیدار یاد نکرد.
همین پیروزی بود که آبادانیها را در خلصهای فرو برد که گمان میکردند، این تیم نیاز به زمان دارد، اما این زمان مورد نیاز، ۱۰ هفته بهطول انجامید تا اینکه در رفسنجان، نارنجی پوشان به نماینده آبادان وا دادند، اما ویسی که رفته رفته زمزمه انتقادات را میشنید، تا آن زمان موفق نشده بود در آبادان به هواداران تیمش پیروزی هدیه کند.
نتایج ضعیف صنعت نفت، ویسی را به فکر شانه خالی کردن از مسئولیت انداخت و او به بهانههای واهی سعی در استعفا داشت، اما به هر زحمتی بود، او تا نیمفصل به کار خود ادامه داد.
نفت آبادان در نیم فصل اول مسابقات، ۸ شکست، پنج تساوی و دو پیروزی را به ثبت رساند و همراه با استقلال خوزستان، نیمفصل را با ۱۱ امتیاز و در قعر جدول به پایان برد.
با جدایی ویسی، نفتیها علاوه بر نتایج ضعیف، دیگر آن ثبات نیمفصل نخست را هم از دست دادند.
ابتدا فراز کمالوند هدایت این تیم را پذیرفت، اما اختلاف نظر وی با مدیران باشگاه صنعت نفت، حضور او را در آبادان متجاوز از یک هفته هم نکرد و این مربی، اردوی طلاییپوشان را در کیش ترک کرد، اردویی که در آن حتی یک جلسه تمرینی تاکتیکی هم برگزار نشد.
پس از جدایی کمالوند، در تاریخ ۱۴ بهمنماه قرعه به نام سهراب بختیاری زاده افتاد.
عمر حضور سهراب بختیاریزاده روی نیمکت صنعت نفت به سال ۱۴۰۳ نرسید و مدیران این باشگاه، تصمیم گرفتند چند ساعت مانده به تحویل سال، عذر او را بخواهند.
اینکه بختیاریزاده روی نیمکت آبادانیها هرگز برنده نشد و البته بدون سابقه حتی یک برد به این نیمکت رسید، نشان میدهد انتصاب او چه ریسک عجیبی بود و درنهایت هم جواب نداد.
نکته ویژه درباره سهراب بختیاریزاده این است که او هنوز نتوانسته در تاریخ لیگ برتر، رنگ برد را ببیند. چه روی نیمکت شهرخودرو و چه به عنوان سرمربی صنعت نفت، عدد صفر درج شده در ستون برد دوران سرمربیگری بختیاریزاده هیچ تغییری نکرد.
او و تیمش در ۴۵ روز همکاریشان، ۶ بازی در لیگ برتر برگزار کردند و تنها ۲ امتیاز گرفتند. ۲ مساوی و ۴ باخت. در جام حذفی هم، صنعت نفت با بختیاریزاده خیلی زود و در همان مرحله یکشانزدهم از دور بازیها کنار رفت. آنها در ضربات پنالتی به استقلال آبیپوش ملاثانی دسته اولی باختند و حذف شدند.
۲ امتیاز کسب شده توسط بختیاریزاده، در خانه پیکان و در آبادان برابر نساجی رقم خورد. برابر پیکان، گل مساوی و یک امتیازی آنها را عرفان قهرمانی دقیقه ۴+۹۰ زد و صنعت نفت نتوانست رقیبی که از دقیقه ۳۹ با یک بازیکن کمتر به بازی ادامه را داد، ببرد. یک امتیاز بازی با نساجی هم حاصل اشتباه مرگبار علیرضا رضایی در دقیقه ۴+۹۰ بود که ضربه آرام فرشاد محمدیمهر را با نمایشی محیرالعقول به تور دروازه رساند. بدون این دو گل دقیقه ۴+۹۰، بختیاریزاده با ۶ باخت، نیمکت صنعت نفت را ترک میکرد.
پس از جدایی بختیاریزاده از صنعت نفت، مدیران این باشگاه چارهای جز تن دادن به خواستههای فراز کمالوند ندیدند و این مربی مجدداً برای دومین بار در یک نیمفصل، و برای سومین بار در تاریح، راهی نیمکت صنعت نفت شد.
کمالوند که هوشمندانه و با علم به وضعیت این تیم در جدول هدایت طلاییپوشان را بر عهده گرفت، بارها در صحبتهای خود از عدم همکاری و تعلل مدیران این باشگاه برای تقویت و حفظ این تیم در لیگ برتر پرده برداشت و چشمانداز سقوط را در این تیم میدید.
نفتیها از هفته بیست و دوم، تحت هدایت کمالوند به میدان رفتند و در نخستین گام، سپاهان را در آبادان با شکست بدرقه کردند.
گرچه این پیروزی هواداران صنعت نفت را با موجی از امید همراه کرد، اما توان فنی بازیکنان این تیم اجازه استمرار این موفقیتها را نداد و این تیم در جایی که میتوانست از جرگه قعرنشینان جدا شود، در اهواز به استقلال خوزستان باخت تا شانس بقای این تیم کمرنگتر شود.
ناکامیهای این تیم ادامه پیدا کرد تا اینکه یک پیروزی دیگر در هفتههای پایانی، امید را به اردوی نفتیها باز گرداند.
پیروزی دوباره نفت مقابل مس رفسنجان، آبادان را در مقابل یک فرصت طلایی در هفته بیست و ششم قرار داد، اما نتایج هفته بیست و هفتم، نقشههای صنعت نفت را بر آب کرد و کسب دو تساوی پی در پی در هفتههای ۲۷ و ۲۸، سقوط این تیم را در هفته بیست و نهم و در اصفهان مسجل کرد تا دیدار پایانی نفت در آبادان و در تقابل با تراکتور، تشریفاتی قلمداد شود.
حالا این تیم این فرصت را دارد تا با استفاده از کاردانی فراز کمالوند، خیلی زود به لیگ برتر بازگردد، اما سردرگمی و بلاتکلیفیهای مدیریتی در این باشگاه با چاشنی ناکارآمدی مدیران این باشگاه همراه شده است و این سرمربی هشدار داده در صورتی که خواستههای او فراهم نشود، آبادان را مجدداً ترک خواهد کرد.
صنعت نفت در فصل آینده لیگ دسته اول در صورتی موفق خواهد بود که از مدیریت فنی و ساختاری فراز کمالوند بهره گیرد و در غیر اینصورت و با رویهای که از مدیران این تیم سراغ داریم، طلاییپوشان به این زودی رنگ لیگ برتر را نخواهند دید.
این باشگاه آبادانی در فصل آینده فوتبال ایران، با چند چالش عمده مواجه است. بلاتکلیفی چیدمان مدیریتی، عدم تعیین بودجه، به خدمت گرفتن بازیکنان مدنظر کادر فنی و ایجاد وفاق در آبادان و در میان هواداران، باشگاه صنعت نفت و مسئولان، از جمله چالشهایی است که قطعاً به مدیرانی مدبر در حیطه فنی و ساختاری نیاز دارد که بعید بهنظر میرسد در شهر سیاستزدهای همچون آبادان، تمامی این شاخصها بهطور تمام و کمال محقق شود.